نویسه

  • ۰
  • ۰

hgfdg

Robots play a momentous role in modern world. It is often claimed by some people that they are crucial for mankind and future progresses. Whereas in contrast, others oppose this view and suspect that robots advencements can pose a threat to the community and impose adverse effects on them. This essay will discuss both perspectives and argue in favor of the former.

On the one hand, some people believe that human civilization can benefit alot of robots industry advancements. Firstly, it has been proved in recent decades that robots and technology have made life easier for people all over the world. To illustrate, they can be used to carry on tasks which can be hazardous for every human such as making roads, doing discovery projects into the depth of oceans or peak of mountains, constructing high rise bulidings and stuff like these. Secondly, robots perform sesitive tasks faster and more contientious than any other individual on the earth. Thus, factories and huge companies are significantly dependant on robots for their mass production. 

On the other hand, others argue that robots should be restricted and if we do not set boundries on them, this opportunity and comfort may become vice versa and lead to a potential catastrophy. Despite the fact that, robots can be put on practice for harmful or difficult jobs, but if they replace humans in all fields may lead to some unwanted results. For instance nowadays many people have lost their jobs due to the fact that, numerous campanies have downsized thier workforce and replaced them with robots. Moreover, human life may lose its spirit which used to be seen in all products made by creativity and passion of another person. 

In conclusion, Although robots industry break through may contain some drawbacks, but I wholeheartedly believe that thier advantages outhwhiegh their shortcomings and good prospects can be seen for their future as well. 

  • دِیـــــگــَر سُـــــــو
  • ۰
  • ۰

fg

The figure illustrates the proportion of people who are 65 years old or older in Canada, Germany, and the UK in the years 1980, 2000 and what is expected to be in 2030.

Overall, It is obvious that all three countries have experienced a rise in ratio of the elderly population and it is likely to continue this trend until 2030. Additionally, Germany has the highest ratio of elderly people among other countries throughout the given period. on contrary, Canada which had the lowest number of them in the beginning, is anticipated to increase significantly and overtook the UK in the end. 

To begin, in 1980 10 percent of candian population are 65 or older, while in the same time this ratio is just a little less than 15 percent for the UK and exactly 15 percent for Germany. twenty years later, all countries witnessed an increase in the number of old residents and the figure for Germany stood at 20 percent by far, while this number for both the UK and Canada was just 15 percent.

Furthermore, the forecast for the year 2030, shows a dramatic rise for the next 30 years of these countries. although it is predicted that older population of Canad will outnumber the same age group in the UK, by reaching more than 20 percent, german who will be 65 or higher are expected to remain the highest by climbing to 25 percent.

  • دِیـــــگــَر سُـــــــو
  • ۰
  • ۰

4. دیالیز

دیالیز با فشار پایین خطرناکه، چون دیگه نمیشه فشار بیمارو برگردوند .

موقع دیالیز خوب کار کردن لاین شالدون خیلی مهمه ، چون اگه خون به خوبی جریان‌ نداشته باشه، خون لخته میشه .

اگه لاین خوب کار‌ نمیکنه بهتره یه شالدون جدید کار بذارن .

قبل از دیالیز حتما مارکرهای بیمارو چک‌ کن که منفی باشه.

در صورتی که فشار بیمار خوبه میشه دور دستگاه رو زیاد کرد تا نتیجه ی بهتری از دیالیز گرفت.


  • دِیـــــگــَر سُـــــــو
  • ۰
  • ۰


برای انجام ویزیت و‌ مشاوره اطلاع به موقع و پیگیری های مکرر نیازه که میس نشه ، هیچکس از پیگیری زیادی و یادآوری مکرر ضرر نکرده و به قول معروف کار از محکم کاری عیب نمیکنه ...

مشاوره ها و ویزیت ها رو توی سیستم ثبت کن، به رزیدنت اون اتند زنگ بزن و بهش بادآوری کن ، اگه نیومدن توی شیفت عصر هم باز زنگ بزن ...


برای انجام اکو و امور پاراکلینیکی هم همینطور، اونقد زنگ بزن و پیگیری کن که یا نوبت و‌زمان دقیق بهت بدن یا اینکه بگن امروز انجام‌ نمیشه و فردا پیگیری کن ...

مثلا انجام اکو به درمونگاه زنگ بزن ، ببین نوبت اون اتند رو میدن یا نه یا اصلا چه روزی میاد ، بعدش توی سیستم بزن و امادگی های قبل از پروسیجر هم یادت نره ....

  • دِیـــــگــَر سُـــــــو
  • ۰
  • ۰

بیمار تخت یک رو قرار بود ببریم سی تی شکم و لگن با و بدون تزریق به خاطر اینکه دفع نداشته بود یه مدت طولانی و مشاوره ی جراحی انجام شده بود که جراح گفته بود باید سی تی شکم و لگن با و بدون تزریق انجام بشه، آنژیوکت سبز توی کیسه و امادگی های قبل از انجام سی تی رو که دیدم ، از خانم ع پرسیدم نیازی به گرفتن رگ سبز از بیمار نیست ؟ گفت بگو رگ نداشته با همین انجام بشه، رگ بیمار با آنژیوکت صورتی از پا گرفته شده بود ، وقتی بیمار رو با آمبولانس از بیمارستان به مرکز سی تی منتقل کردیم اونجا گفت که از رگی که توی پا هست تزریق انجام نمیدن، شروع کردم به رگ گیری ، رگای خوبی داشت ولی خشک و اسکلروتیک بودن، آنژیوکت دقیقا توی رگ میرفت ولی هیچ خونی برنمیگشت ، چندین بار ترای کردم ولی یا خون برنمیگشت یا رگاش به آسونی پاره میشد ، البته یه دلیلش هم این بود که تو اون شرایط خیلی آمادگی رگ گیری اونم با ابن رگای بیمارو نداشتم ،
خلاصه اینکه مجبور شدیم سی تی رو بدون تزریق انجام بدیم و برگردیم ...

+ انجام پروسیجرهای تشخیصی معمولا هزینه و زمان زیادی از بیمار میگیره ولی  انجام درست و به موقع اون میتونه زمان تشخیص صحبح و به تبع اون بستری بیمار در بیمارستان رو کاهش بده ، خب به سری از پروسیجرها نیاز به آمادگی های قبلی دارن مثلا برای سونو شکم و لگن بیمار باید از قبل NPO بشه و سوند بیمار یکی دوساعت قبلش کلمپ بشه با برای انجام سی تی با تزریق باید یه رگ محیطی خوب و سبز از دستای بیمار داشته باشیم با دارو از قبل تهیه بشه ، که تلاشمون برای گرفتن نوبت و انتقال بیمار بر باد نره .
نکته ی دیگه اینه که خبلی از پروسیجرها بعد از یه زمانی دیگه ضرورت و اولویت انجام نداره و فقط هزینه ی اضافی بر سیستم درمان و بیمار تحمیل میکنه، پس میشه با یه پرسش ساده از پزشک بیمار که ایا هنوز هم تمایل به انجام اون دارید یا نه از ضرورت انجام پروسیجر اگاه شد.


  • دِیـــــگــَر سُـــــــو
  • ۰
  • ۰

۱. آلارم


داشتم استوک و یخچال دارویی رو چک‌ میکردم‌ و در حال حرف زدن با خانم ع بودم، خانم ع داشت طبق معمول از همکاران پیش من چغلی میکرد، چشمم به خانم ز افتاد که توی استیشن نشسته بود و‌ وقتی نگاهم به نگاهش گره خورد ، به حرف های ع پوزخندی زد . صدای آلارم ونتیلاتور از توی بخش میومد. هیچکس توجهی به آلارم نداشت ، من هم . احتمالا باز هم دارد high pressure میزند و یکی از مریض ها باید ساکشن شود ، چک لیست یخچال دارویی که تمام میشود میروم سروقت دستگاهی که آلارم میزند ، خانم ز با آقای غ دارند زیرزیرکی حرف میزنند و میخندند. 

وقتی به تخت سه میرسم میبینم فلکس تیوب از لوله تراشه جدا شده و آلارم دستگاه بخاطر همان بوده است ، نگاهی به مانیتور بیمار میندازم، ضربان قلب بیمار به سی و پنج تا رسیده، نوک انگشتانش سیانوز شده و بیمار به شدت دچار‌ کاهش سطح هشیاری شده است ، ظاهرا در تمام این مدت که آلارم دستگاه خودش را میکشت، بیمار هایپوکسی کشیده ، زود از ترالی دو تا آتروپین برمیدارم و به بیمار‌ تزریق میکنم ، اثری ندارد ، دو تا اپی نفرین میکشم و بعد از تزریق به مانیتور نگاه میکنم ، بیمار برنمیگردد، آقای غ را از وسط حرف زدن با خانم ز بیرون میکشم و صداش میزنم که ترالی را بردارد بیاورد ، او هم زود با آتروپین و اپی‌نفرین میاد ، یه نگاه میکنه و‌میگه بیمار رفته !! کد بزنیم ؟ به صورتش نگاه نمیکنم و در همون حال که دارم آتروپین‌ میکشم میگم نیازی به کد نیست ، میگه چرا نیازی نیست بیمار رفته!!! و شروع میکند به ماساژ قلبی ...

چند بار بیمار را ساکشن میکنم ، غ هم یکی دو‌تا آمبو‌ میزند ، لوله ی بیمار لخته گرفته بود، حالا تقریبا باز شده.

خانم ع هم به جمع ما اضافه میشود، او هم چند دوز دیگه آتروپین و اپی نفرین میزند، ضربان بیمار ظاهرا برگشته ...

هشیاری بیمار را میسنجم ، بیماری که تا پیش از این با حرکات دستش منظورش را میرساند ، حالا فقط ضربان دارد .


  • دِیـــــگــَر سُـــــــو